از تحقیر تا اعتمادبهنفس: تأثیر تعیینکننده کلمات بر روان کودکان

یک پژوهش تازه نشان میدهد آزار کلامی میان کودکان بسیار رایج است و اثرات منفی و ماندگاری بر روح و روان آنها دارد.
بسیاری از والدین وقتی خسته یا کلافه میشوند، ناخواسته جملاتی به فرزندشان میگویند که هرگز قصد واقعیشان نبوده است. اما همین جملات به ظاهر ساده، طبق یک تحقیق جدید، بیش از آنچه فکر میکنیم تکرار میشوند و در بلندمدت، سلامت روانی کودکان را به شدت تحت تأثیر قرار میدهند.
یافتهها نشان میدهد دو کودک از هر پنج کودک به طور مرتب از سوی اطرافیان خود مورد آزار کلامی قرار میگیرند. این افراد میتوانند والدین، معلمان یا هر بزرگسالی باشند که مسئول مراقبت از آنهاست.
به کار بردن واژهها و عباراتی مثل «احمق»، «تو مایه شرمساری من هستی» یا هر جملهای که کودک را تحقیر کند، اثرات روحی منفی و ماندگاری به جا میگذارد. در مقابل، جملاتی مانند «بهت افتخار میکنم» یا «به تو ایمان دارم» میتواند نقشی مثبت و تقویت کننده در شکل گیری اعتماد به نفس کودکان داشته باشد.
جزئیات تحقیق درباره آزار کلامی کودکان
پژوهشگران از بیش از هزار کودک ۱۱ تا ۱۷ ساله در نقاط مختلف بریتانیا پرسیدند که آیا خودشان یا دوستانشان مورد آزار کلامی بزرگسالان قرار گرفتهاند یا نه. منظور از آزار کلامی «گفتن حرفهای آزاردهنده برای سرزنش یا تحقیر» تعریف شد.
نتایج نشان داد ۴۱ درصد از کودکان این تجربه را دارند. بیش از نیمی از آنها (۵۱٪) دست کم هفته ای یک بار حرفهای توهینآمیز میشنوند و حدود ۱۰٪ هر روز با آن مواجهاند. دوسوم کودکان گفتند این جملات باعث میشود احساس غم، حقارت و افسردگی داشته باشند.
دکتر اشلی کیپنِس، روانشناس بالینی در آمریکا، میگوید:
»متأسفانه این آمار چندان تعجب برانگیز نیست. همه ما گاهی چیزی میگوییم که بعد پشیمان میشویم، اما وقتی چنین کلماتی به کودکان گفته شود، میتواند اثرات بلندمدت داشته باشد. «
کودکان در این مطالعه توضیح دادند که حرف های منفی باعث غم و افسردگیشان شده، در حالی که حرف های مثبت و دلگرم کننده اعتماد به نفسشان را بالا برده است.
احساس والدین در برابر کلمات آزاردهنده
جالب است که والدین نیز وقتی درباره استفاده از کلمات تحقیرآمیز صحبت کردند، هیچکدام از این رفتار احساس خوبی نداشتند و بسیاری از آنها حس گناه، شرمندگی و ناراحتی را تجربه میکردند.
در حقیقت، بزرگسالان معمولاً از سر خشم یا عصبانیت چیزی میگویند و متوجه اثرش بر کودک نیستند. هدف آنها آزار دادن نیست، بلکه تخلیه هیجان خودشان است.
با این حال، بیش از نیمی از کودکان معتقد بودند والدین یا معلمان عمداً میخواهند با این جملات به احساساتشان ضربه بزنند.
یکی از پژوهش گران در رابطه با این موضوع می گوید: «وقتی با بزرگسالان درباره این موضوع حرف زدیم، خیلیهایشان هنوز کلماتی را که در دوران رشد به آنها گفته شده بود به خاطر داشتند؛ کلماتی که یا به آنها اعتماد به نفس داده بود یا آنها را تخریب کرده».
پیامدهای بلندمدت آزار کلامی
پژوهشهای روانشناسی سالهاست نشان میدهد که کلمات به همان اندازه رفتارهای فیزیکی میتوانند تأثیرگذار باشند. تجربه مداوم تحقیر، سرزنش یا شنیدن جملات منفی در کودکی، احتمال ابتلا به اضطراب، افسردگی و کاهش عزت نفس در بزرگسالی را افزایش میدهد.
حتی برخی تحقیقات عصب شناسی نشان دادهاند که شنیدن مداوم جملات منفی، میتواند در شکلگیری شبکههای عصبی مغز تأثیر بگذارد؛ به این معنا که کودک ممکن است دنیا و خودش را از دریچهای منفی ببیند.
به همین دلیل، روانشناسان تأکید میکنند که آزار کلامی را نباید یک «مسئله کوچک» یا صرفاً «خشم لحظهای والدین» در نظر گرفت. آثار آن میتواند سالها بعد در روابط عاطفی، شغلی و اجتماعی کودک آشکار شود.
والدین چه کار میتوانند بکنند؟
پشیمانی والدین بعد از گفتن یک جمله آزاردهنده، جلوی آسیب را نمیگیرد. بنابراین باید یاد بگیریم چطور رفتارمان را تغییر دهیم تا از کودکانمان حمایت کنیم. بزرگسالان گاهی بدون قصد، چیزی به کودک میگویند و نمیدانند که کلماتشان چه قدرتی دارد. به همین دلیل باید آگاه و توانمند شوند.
قدم اول، آگاهی از قدرت زبان است. این تحقیق کمک میکند تا اهمیت موضوع را ببینیم. وقتی والدین بفهمند کلماتشان چه تأثیری بر آینده و روان کودکان دارد، میتوانند رفتارشان را تغییر دهند. خودآگاهی و کنترل هیجان در والدین کلید پیشگیری است. بزرگسالان باید مراقب سلامت روان خودشان باشند و روی مدیریت احساساتشان کار کنند.
در لحظههای عصبانیت، گاهی بهتر است هیچچیز نگوییم تا اینکه جملهای بگوییم که بعداً پشیمان شویم. همیشه این چهار گام را به یاد داشته باشید:
توقف – نفس عمیق – فکر کردن – صحبت کردن.
میتوانید به فرزندتان بگویید: «الان نیاز دارم کمی آرام شوم، بعد دوباره با هم صحبت میکنیم.» این فاصلهی کوتاه به شما فرصت میدهد تا با آرامش و نیت درست، دوباره وارد گفتوگو شوید.
نقش آموزش و جامعه در کاهش آزار کلامی
در اینکه مسئولیت اصلی بر دوش والدین است شکی وجود ندارد، اما جامعه هم نقش مهمی دارد. مدارس میتوانند کارگاههای آموزشی برای والدین و معلمان برگزار کنند تا اهمیت کلمات و حرف های مثبت و اثرات ویرانگر کلمات منفی را درک کنند.
همچنین رسانهها میتوانند در فرهنگسازی نقش مؤثری ایفا کنند. وقتی درباره خشونت صحبت میکنیم، معمولاً ذهنمان به سمت خشونت فیزیکی میرود؛ در حالی که خشونت کلامی اغلب نادیده گرفته میشود. حال آنکه اثرات آن، طبق تحقیقات، کمتر از خشونت فیزیکی نیست.
جمعبندی
آزار کلامی یک آسیب خاموش اما بسیار جدی است. کودکی که بارها تحقیر و سرزنش میشود، به مرور این پیامها را درونی میکند و تصویری منفی از خودش میسازد. در مقابل، همان کودک اگر در محیطی پر از جملات دلگرم کننده و حمایتگر رشد کند، شانس بیشتری برای داشتن عزت نفس و سلامت روانی در بزرگسالی خواهد داشت.
پیام اصلی این تحقیق ساده اما عمیق است: کلمات ما مهماند. هر واژهای که به زبان میآوریم میتواند پلی برای ساختن آیندهی کودک باشد یا دیواری برای محدود کردن او. والدین و بزرگسالان لازم است بیش از هر زمان دیگری آگاه باشند که حتی در لحظههای خشم و خستگی، زبانشان میتواند تأثیراتی بگذارد که سالها باقی بماند.
پس بیایید یاد بگیریم قبل از سخن گفتن کمی مکث کنیم؛ چون ممکن است همین چند ثانیه سکوت، زندگی یک کودک را از زخمی عمیق نجات دهد.