مجله

۵ راه حل کلیدی روان‌شناسان برای ایجاد رابطه سالم خواهر و برادر

۵ راه حل کلیدی روان‌شناسان برای ایجاد رابطه سالم خواهر و برادر

دعوا و درگیری میان خواهر و برادرها امرِ غیرمعمولی نیست. برعکس، بسیار رایج است. چه فرزندانتان نوپا باشند و چه نوجوان، احتمالاً بارها و بارها بین آن‌ها تنش و مشاجره پیش آمده است. تحقیقات نشان می‌دهد بخش بزرگی از کودکان دست‌کم یک بار درگیری خواهر و برادری را تجربه کرده‌اند (مثلاً هل دادن یا زدن).

اما والدین باید چه کنند وقتی بچه‌ها مرتباً با هم درگیر می‌شوند؟ در این مقاله اهمیت داشتن رابطه مثبت میان خواهر و برادرها، دلایل رقابت و درگیری، و بهترین راهکارها برای کاهش و مدیریت دعواها را بررسی می‌کنیم.

 

 چگونه می‌توان رابطه خواهر و برادرها را بهتر کرد؟

در ادامه پنج راهکار عملی برای تشویق رابطه مثبت میان خواهر و برادرها و کم کردن دعواها بیان می کنیم:

   ۱- خودتان الگوی حل اختلاف سالم باشید.

وقتی شما به عنوان والدین در رابطه ‌تان با همسرتان اختلاف یا مشاجره دارید، طوری رفتار کنید که فرزندانتان آن نوع حل اختلاف را ببینند و یاد بگیرند. نشان دهید حتی هنگام مشاجره هم علاقه و احترام وجود دارد و پس از گرفتن زمان و فرصت مناسب برای صحبت، می‌توان دوباره به حالت عادی برگشت و این توانایی برای برگشتن به حالت طبیعی بسیار مهم است.

هنگام بروز تعارض، مسئولیت بخشی از رفتار خودتان را بپذیرید و سعی کنید خسارت یا ناراحتی را جبران کنید. برای مثال می‌توانید بگویید: «حس بدی داشتم و خیلی عصبانی شدم. کاش آرام ‌تر بهت می‌گفتم به جای اینکه داد بزنم. دارم روش بیان احساساتم رو بهتر می‌کنم و دفعهٔ بعد سعی می‌کنم آرام ‌تر حرف بزنم. دوستت دارم.» این نوع جملات، هم مدل خوبی برای بچه‌ها فراهم می‌کند و هم نشان می‌دهد حل اختلاف از طریق مسئولیت‌پذیری و عذرخواهی ممکن است.

   ۲- به رفتار خوب بیشتر توجه کنید.

به جای تمرکز صرف روی مشاجره‌ها و رفتارهای بد، روی رفتارهای مثبت تمرکز کنید و به طور مشخص به بچه‌ها بگویید که آن رفتار را دیده ‌اید. تحسینِ دقیق و واقعی رفتار مثبت احتمال تکرار آن را بالا می‌برد.

مثلاً بگویید: « خیلی خوشحالم می‌تونم شما رو تنها بذارم و مطمئن باشم با هم خوب کنار میاین. » یا «امروز دیدم که با هم Xbox بازی کردین و آرام بودین؛ برای همین ۳۰ دقیقه اضافه می‌تونید بازی کنین، ادامه بدین!» تحسین باید واقعی و مشخص باشد تا تاثیرگذار باشد.

   ۳- سیستمی برای پاداش دادن به رفتارهای مثبت ایجاد کنید.

یکی از روش‌های خلاقانه، ایجاد سیستم «امتیاز» برای رفتارهای مثبت است: مرتب کردن اتاق، انجام دستورها، دست و پایشان را کنترل کنند و دیگران را نزنند ، کنار گذاشتن تلفن همراه یا تبلت وقتی از آنها خواسته می‌شود و… اگر والدین بچه‌ها را در حالی ببینند که با هم خوب بازی می کنند، امتیازِ اضافه می‌دهند.

بچه‌ها می‌توانند امتیازها را با امتیازات دیگران جمع کنند و در ازای آن امتیازها امتیازات ویژه و پاداش بگیرند. یک ایده سرگرم‌کننده این است که پاداش‌هایی طراحی کنید که نیاز به همکاری چند کودک داشته باشد؛ مثلاً اگر تا پایان هفته مجموع امتیاز همهٔ خواهر و برادرها به ۱۰۰ برسد، می‌توانند جمعه شب پیتزا و فیلم داشته باشند.

چنین استراتژی‌هایی همکاری را پرورش می‌دهد: هرچه همکاری بیشتر شود، جای مشاجره کمتر می‌شود. این روش را می‌توان از سنین مدرسه تا نوجوانی متناسب‌ سازی کرد.

   ۴- آرام و بی‌طرف بمانید.

حتی وقتی فکر می‌کنید یک فرزند بیشتر باعث دعواست، سعی کنید از موضعِ بی‌طرف وارد شوید. سوالاتی مثل « باز چی شده؟» بهتر است از پرسش‌هایی است که انگشت اتهام را به سمت یکی از بچه‌ها می‌برد. مثلا پرسیدن این سوال کاملا اشتباه است: «این بار خواهرت چی کار کرده؟». چنین سوالاتی می تواند حس تبعیض یا طرفداری والدین از یک طرف را ایجاد کند واین می‌تواند باعث تشدید اختلاف شود، به‌ ویژه وقتی هر دو بچه دنبال جلب توجه هستند.

در همین راستا، لازم نیست همه ‌چیز همیشه کاملاً «عادلانه» باشد. به عنوان والدین باید از خود بپرسیم «آیا باید همه ‌چیز عادلانه باشد؟»؛ معمولاً پاسخ این است که رویکرد متعادل بهتر است: در سنین پایین‌تر بیشتر به برابری توجه کنیم اما با رشد بچه‌ها تفاوت‌ها و نیازهای فردی را لحاظ کنیم. عدالت لزوماً به معنی مساوی‌بودن نیست؛ هر کودک بر اساس سن، رشد، خلق‌وخو و شخصیت ممکن است نیاز متفاوتی داشته باشد و خوب است به نیازها پاسخ دهیم نه صرفاً به تساوی ظاهرِی.

   ۵- میانجی باشید، نه داور!

به جای اینکه مشکل را برای بچه‌ها حل کنید، به آن‌ها بیاموزید چگونه گوش دهند، مسئله را تحلیل کنند و روی راه‌حل‌ها مصالحه کنند. نقش شما به عنوان والدین باید بیشتر راهنمایی و آموزش باشد تا قضاوت و حکمرانی؛ این به آن‌ها مهارت‌های لازم برای حل تعارض در آینده را می‌دهد.

اگر لازم است، آن‌ها را قدم ‌به‌ قدم راهنمایی کنید: از هرکدام بخواهید بگویند چه احساسی داشتند، چه چیزی اشتباه شد و دفعهٔ بعد چطور می‌توانند بهتر عمل کنند.

۵ راه حل کلید روان‌شناسان برای رابطه سالم خواهر و برادر

چرا خواهر و برادرها دعوا می‌کنند؟

داشتن رقابت و درگیری جزئی میان خواهر و برادرها اجتناب‌ ناپذیر است؛ این نتیجهٔ زمانی است که آن‌ها با هم می‌گذرانند و نقش‌ها و مرزبندی‌ها شکل می‌گیرد. سطوح خفیف دعوا در دوران کودکی طبیعی و حتی بخشی از فرایند رشد و بلوغ هستند.

چند مثال براساس سن:

  • نوپایان: نخواستنِ شریک شدن با اسباب‌بازی، نیاز به توجه بیشتر، احساس ناکامی یا ناتوانی در بیان واضح خواسته‌ها.
  • کودکان دبستانی: احساس نابرابری یا دعوا بر سر نقش‌ها (مثلاً چه کسی میز را می‌چیند یا چه کسی قانون بازی را تعیین می‌کند).
  • نوجوانان: نقض حریم خصوصی، رقابت برای موفقیت یا محبوبیت و جلب توجه والدین، و مجادلۀ بر سر منابعی مانند دسترسی به بازی‌های ویدیویی، ماشین خانوادگی یا لباس‌ها.

در نهایت، نیازها و فشارهای هر کودک با بزرگ‌ تر شدن تغییر می‌کند و این موضوع روی سازگاری و درگیری‌های بین بچه‌ها تأثیر می‌گذارد. خلق‌وخو و ویژگی‌های شخصیتی هر فرد هم نقش مهمی بازی می‌کند: اگر یکی زود عصبانی شود و دیگری خونسردتر باشد، احتمال برخورد بیشتر است.

۵ راه حل کلید روان‌شناسان برای رابطه سالم خواهر و برادر

شناختِ الگوی تعاملِ خواهر و برادر.

رابطهٔ خواهر و برادر یکی از طولانی‌ترین پیوندهای زندگی است،  از اوایل کودکی شروع و اغلب تا بزرگسالی ادامه دارد و نقشی مهم در رشد فردی ایفا می‌کند. آن‌ها از هم یاد می‌گیرند چگونه با تعارض کنار بیایند، چگونه از یک دیگر حمایت کنند، و چگونه تفاوت‌ها را بپذیرند.

به بیان ساده: روابط خواهر و برادری مهم‌اند. تعامل و پیوند میان خواهر و برادرها پایه‌ای برای سلامت عاطفی و اجتماعی فرد فراهم می‌آورد و می‌تواند بر شخصیت، مهارت‌های اجتماعی و سلامت روان تأثیر بگذارد. در برخی موارد تأثیر این روابط از تأثیر والدین یا همسالان هم پررنگ ‌تر است.

روابط مثبت در کودکی با مزایایی در زندگی بعدی همراه هستند؛ از جمله پذیرش در جمعِ همسالان، مهارت‌های اجتماعی بهتر، درگیر شدن بیشتر در مدرسه و روابط عاطفی نزدیک‌تر.

۵ راه حل کلید روان‌شناسان برای رابطه سالم خواهر و برادر

چه زمانی دعوای خواهر و برادر جدی است؟

وقتی الگوی تکراری از پرخاشگری فیزیکی با نیت آسیب ‌رساندن وجود داشته باشد، ممکن است از حد اختلاف عادی فراتر رفته و به خشونت تبدیل شود. این نوع رفتارها معمولاً توسط نیاز به کنترل یا کسب قدرت هدایت می‌شوند.

علائمی که نشان می‌دهد ممکن است نیاز به مداخله باشد شامل موارد زیر است:

  • اختلاف توان و قدرت چشمگیر (برای مثال یک نوجوان ۱۶ ساله با یک کودک ۸ ساله درگیر است).
  • دعواها مزمن شده و بهبود پیدا نمی‌کنند، یا تهدیدها و جراحات جدی وجود دارد.
  • یک خواهر یا برادر دائماً دیگری را تحت سلطه یا کنترل قرار می‌دهد.
  • دعواها اختلالی در کارکرد کلی خانواده ایجاد کرده یا سایر اعضای خانواده را تحت تأثیر قرار داده است.
  • یکی از کودکان گوشه ‌گیر یا منزوی شده، از نزدیک شدن به خواهریا برادر می‌ترسد یا تغییرات قابل ‌توجهی در وضعیت احساسی‌اش (مثل افزایش خشم، غم یا اضطراب) مشاهده می‌شود.

یکی از بهترین راه‌ها برای سنجش شدت مشکل این است که تاثیر عاطفی دعوا را بسنجید: بعد از دعوا آیا بچه‌ها ظرف زمان معقول به تعامل دوستانه بازمی‌گردند؟ یا تأثیر احساسی آن‌ها بیش از یک روز طول می‌کشد؟ پاسخ به این سوال کمک می‌کند تشخیص دهیم آیا مسأله عادی است یا جدی.

طبیعی است که یک کودک ۵ ساله گاهی اسباب‌بازی‌اش را بخواهد و حتی هل دادن پیش بیاید، اما اگر نوجوانی دائماً خواهر یا برادر کوچکتر را هل می‌دهد یا جراحت ایجاد می‌کند، زنگ خطر است.

۵ راه حل کلید روان‌شناسان برای رابطه سالم خواهر و برادر

پیامدهای بلندمدت درگیری‌های شدید.

اگرچه سطوحی از دعوا طبیعی است، سطوح مشکل‌آفرین می‌تواند تاثیرات روانی قابل‌ توجهی داشته باشد. تحقیق‌ها نشان داده‌اند که قلدری خواهر و برادر با پیامدهای منفی متعددی در بزرگسالی مرتبط است: کاهش حس شایستگی، رضایت زندگی و اعتماد به نفس، و در مواردی افزایش خطر افسردگی و رفتارهای آسیب‌زننده به خود.

مطالعات همچنین نشان داده‌اند که تجربهٔ خشونت یا آزار میان خواهر و برادر با مشکلاتی مثل اضطراب، افسردگی و رفتارهای پرخاشگرانه در ارتباط است. انواع مختلف پرخاشگری از دعواهای فیزیکی گرفته تا تخریب وسایل یا آزار روانی می‌توانند نتایجی نامطلوب برای سلامت روان کودک داشته باشند.

۵ راه حل کلید روان‌شناسان برای رابطه سالم خواهر و برادر

نتیجه‌گیری: دعواهای خواهر و برادر طبیعی‌اند اما معمولاً ماندگار نیستند.

مشاجرات میان خواهر و برادرها طبیعی و شایع است، چه در دوران کودکی و چه در نوجوانی. با کمی صبر و به‌کارگیری راهکارهای مناسب، می‌توان رابطه آن‌ها را بهبود بخشید: محدوده‌ها و مرزهای روشن تعیین کنید، مهارت‌های ارتباطی و حل مسئله را به آن‌ها آموزش بدهید، خودتان الگویی از حل اختلاف سالم باشید و رفتارهای مثبتشان را تشویق کنید.

یادگیری روش‌های حل اختلاف در دوران کودکی برای رشد فرزندانتان اهمیت زیادی دارد؛ والدین باید رفتارهای مطلوب را مدل‌سازی کنند، تعاملات مثبت را تقویت کنند و در صورت نیاز از کمک های یک متخصص استفاده کنند. اگر بار عاطفی یا جسمی دعواها شدید یا طولانی‌مدت است، مشاورهٔ خانواده یا تراپی فردی می‌تواند مفید باشد.

خبر خوب این است که اغلب این مرحلهٔ درگیری طولانی‌مدت نیست: بیشتر خواهر و برادرها با گذشت زمان یاد می‌گیرند چگونه کنار بیایند و رابطه‌ای محکم‌تر و سالم‌تر بسازند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

19 − یازده =