روشهای موثر برای تربیت کودک منضبط بدون آسیب به عزتنفس

ما فرزندانمان را دوست داریم، پس برایمان بدیهی است که آنها هم باید خودشان را دوست داشته باشند. بههرحال، اعتماد به نفس و راحت بودن با خود، برای همه هدفی مهم در زندگی است.
اما اگر تقویت این ویژگیها برایتان اولویت دارد، شاید از مواجهه با رفتار چالش برانگیز کودکتان طفره بروید چون نمیخواهید به عزت نفسش آسیب بزنید. خوشبختانه راه میانهای وجود دارد: میتوانید با ملایمت کودک را منضبط کنید و در عین حال از عزتنفسش حمایت کنید.
چرا وقتی به رفتار نامناسب فرزندم اشاره میکنم اینقدر ناراحت میشود؟
بزرگسالان میتوانند بفهمند که انجام یک «کار بد» بهمعنای «بد بودنِ» یک آدم نیست؛ اما بچهها معمولاً سیاه و سفید فکر میکنند. وقتی با کار اشتباهشان روبهرو میشوند، احساس میکنند «کاملاً بد» هستند.
البته بعضی بچهها نسبت به انتقاد حساس ترند یا عزت نفس پایین تری دارند. اما در کل با وجود توصیهٔ رایج که «رفتار» کودک را نقد کنیم نه «خودِ» او را، بیشتر بچهها نمیتوانند این تفاوت را بهخوبی درک کنند.
بچهها باید از اشتباهاتشان یاد بگیرند و شما میتوانید آنها را پاسخگو نگه دارید بدون اینکه احساس «بچه بد بودن» به آنها بدهید.
خبر خوب اینکه یکی از مهمترین وظایف ما این است که به فرزندانمان بیاموزیم چگونه در رابطهها رفتار کنند. باید بفهمند کارهایشان چه اثری بر دیگران دارد و چه رفتارهایی از نظر دیگران قابل تحمل است و چه رفتارهایی نه. احساس عذاب وجدان وقتی کار اشتباهی کردهاند، بخشی از رشد اخلاقی است.
این احساس به آنها کمک میکند «متر درونی» شان شکل بگیرد که بگوید: «اوه، خراب کردم»، و همین میل به جبران را در آنها برمیانگیزد. «احساس گناهِ سالم» با احساس شرم یا بیارزشی کردن کاملا متفاوت است.

روشهای موثر برای تربیت کودک منضبط بدون آسیب به عزتنفس
چگونه با ملایمت انضباط را برقرار کنیم؟
برای کمک به رشد این مهارتهای درونی، بهترین رویکرد یک استراتژی سهمرحلهای است که ما آن را «انتقادِ ملایم» مینامیم.
مرحلهٔ ۱: برای رفتارش عذری قابلفهم بیاورید.
شروع کنید با: «میدونم قصد بدی نداشتی»، «احتمالاً متوجه نبودی»، یا «میفهمم داشتی سعی میکردی…». این پیام میدهد که حتی وقتی اشتباه میکند، او را «بچهٔ خوبی با نیتهای خوب» میدانید.
مرحلهٔ ۲: دقیق بگویید چه کار اشتباهی رخ داده و چه اثری بر دیگران داشته.
مثلاً: «وقتی اسباببازی برادرت رو برداشتی، ناراحتش کردی.» ممکن است وسوسه شوید اضافه کنید: «تو همیشه باهاش همینطوری رفتار میکنی» یا «تو به احساسات بقیه اهمیت نمیدی»، اما با این حرفها نه تنها حرفتان روشن تر نمیشود، بلکه فقط حس «بد بودن» را در او تقویت میکنید.
مرحلهٔ ۳: رو به جلو حرکت کنید.
بچه نمیتواند کاری را که شده، برگرداند؛ و ما هم نمیخواهیم در احساس بدی گیر کند. سؤالهایی بپرسید تا برای جبران آن برنامه بچیند: «چی کار میتونی بکنی حالِ برادرت بهتر بشه؟»
بسته به موقعیت، میتوانید پیشنهاد بدهید: عذرخواهی کردن، دلداری دادن، شریک شدن، تمیزکاری، یا یک کار خانه مثل جدا کردن زبالههای بازیافتی.
و وقتی واقعاً برای جبران کاری میکند، با قدردانیِ واقعی تشویقش کنید.

روشهای موثر برای تربیت کودک منضبط بدون آسیب به عزتنفس
چطور کمک کنم بچهام راهحلهایی برای «جبران کردن» پیدا کند؟
اگر موقعیتی هست که معمولاً برای فرزندتان سخت میشود، گفتوگویی داشته باشید که در آن مشکل را از دو سو شرح میدهید و او را تشویق میکنید راهحل پیشنهاد بدهد. دلیل مفید بودن این کار:
- همین که موقعیت را از دو منظر میبیند، انگار جلوی چشمتان مغزش دارد رشد میکند.
- دو منظر کمک میکند از «من دلم میخواد» فراتر برود و دیدگاه دیگران را هم جا بدهد.
- معمولاً اولین پیشنهاد بچهها کاملاً غیرواقعی است («خواهرم باید از این خونه بره!»). کار شماست بگویید: «این یه گزینهست، ولی اون طرفِ مشکل رو حل نمیکنه. چه کارِ دیگهای میشه کرد؟»
- این فرایند برای بچهها توانمندساز است؛ حس میکنند خودشان مسئله را حل کردهاند.
با صبوری و هدایت شما، کودک یاد میگیرد ایده بدهد، ایدهها را اصلاح کند و فکرش را تا آخر برساند. بعد اگر راهحلش جواب داد، میتوانید بگویید: «دیدی؟ راهحلت خیلی خوب کار کرد!»

روشهای موثر برای تربیت کودک منضبط بدون آسیب به عزتنفس
آیا باید نگران باشم اگر فرزندم نشانههایی از عزت نفس پایین دارد؟
برای والدین، شنیدن حرفهای منفیِ بچهها دربارهٔ خودشان واقعاً جانکاه است. طبیعی است که بخواهیم فوراً بپریم وسط و به آنها نشان بدهیم چقدر خاصاند. اما هرچند منطقی به نظر می رسد که «هرچه احساس بهتری از خود داشته باشند، خوشحالترند»، پژوهشها چنین رابطهٔ مستقیمی را نشان نمیدهد.
پژوهشها یافتهاند که عزتنفسِ بالاتر لزوماً با موفقیت تحصیلی، رابطههای بهتر یا حتی شادی بیشتر همراه نیست و تعریف و تمجید افراطی میتواند نتیجهٔ معکوس داشته باشد.
توضیح یک روانشناس
هرچه بیشتر تلاش کنید به فرزندتان ثابت کنید «تو بینظیری»، ممکن است بیشتر اصرار کند «بد است»، یا نگران شود نتواند انتظاراتِ ناشی از تعریفهای شما را برآورده کند.
در یک پژوهش کلاسیک، به یک گروه از کودکان دورهای برای «بهبود عزتنفس» داده شد و گروه دیگر آموزش مستقیم دروس مدرسه را دریافت کردند.
حدس بزنید کدام گروه در نهایت اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرد؟ آنهایی که مهارتهای واقعی در ریاضی و خواندن بهدست آوردند.
تمرکز ما نباید این باشد که بچهها را قانع کنیم «عالیاند»، بلکه باید کمک کنیم دوستیهای محکم و شایستگیهای واقعی بسازند تا واقعاً به خودشان باور داشته باشند.
با این همه، نمیخواهیم بچهها عزتنفسِ پایین داشته باشند؛ چون بدحال میشوند و خطر افسردگی در آنها بالاتر میرود. این مسئله حتی میتواند «خود تحقق بخش» شود: بچه ممکن است از امتحان چیزهای جدید بترسد چون فکر میکند «بد میشود»، یاز روابط اجتماعی اجتناب کند چون نگران است دیگران او را نپذیرند؛ یا برعکس، آنقدر کمالگرا بشود که هیچچیز هرگز «کافی» نباشد.
راهحل این نیست که به او یاد بدهیم «از خودش احساس بهتری داشته باشد»، بلکه کمک کنیم از تمرکزِ سختگیرانه بر خود رها شود. این روزها فشار زیادی وجود دارد که باید دائم نگران تصویر و برداشت دیگران از خود باشیم.عزتنفسِ واقعی دربارهٔ «عاشقِ خود بودن» نیست؛ دربارهٔ رها شدن از این پرسش است: «آیا من بهاندازهٔ کافی خوبم؟»
باید کمک کنیم بچهها با چیزی فراتر از خودشان اتصال پیدا کنند. چه یک دوستی باشد، چه فرصتی برای یادگیری دربارهٔ موضوعی که برایشان مهم است.

روشهای موثر برای تربیت کودک منضبط بدون آسیب به عزتنفس
آیا موفقیت، اعتمادبهنفسِ بچه را بالا میبرد؟
متأسفانه بعضی بچهها خیلی زود موفقیتهایشان را بیارزش میکنند؛ مو را از ماست میکشند و اصرار دارند «آنقدرها هم خوب نبود».
یک پژوهش نشان داد افرادی که عزت نفس پایین دارند، بعد از پیروزی نسبت به بعد از شکست، مضطرب تر میشوند. میترسند نتوانند دوباره همان کار را بکنند یا انتظارات دیگران از آنها بالا برود.
یکی از راههای کمک به احساسِ شایستگی بچه این است که «راویِ جانبدار زندگینامهاش» باشید.
داستانهای توانمندساز دربارهٔ زمانهایی تعریف کنید که سختی کشید اما در نهایت پیروز شد. مثلاً: «یادته وقتی تازه دوچرخهسواری یاد میگرفتی، هی میافتادی؟ حالا نگاه کن، چه طور انقدر خوب دوچرخه سواری می کنی!»
روی چیزِعینی تمرکز کنید: «قبلاً نمیتونستی، حالا میتونی.»

روشهای موثر برای تربیت کودک منضبط بدون آسیب به عزتنفس
وقتی بچه کاری را که از او میخواهیم انجام نمیدهد، چه کنیم؟
اول از همه، توقعات واقعبینانه داشته باشید. خیلی آسان است که فکر کنیم: «فرزندم باید همیشه درست رفتار کند»، اما مهم این است که با همان کودکی که جلوی شماست برخورد کنیم، نه ایدهآل ذهنیتان.
مثلاً اگر هر شب به او میگویید: «برو بالا و برای خواب آماده شو» و نیم ساعت بعد تنها یک لنگه جورابش را درآورده، باید روش خود را تغییر دهید.
توقع واقعبینانه یعنی چیزی که کودک شما اکثر اوقات از پسش برمیآید یا کمی فراتر از آن.

روشهای موثر برای تربیت کودک منضبط بدون آسیب به عزتنفس
چطور کودک را به رفتار خوب تشویق کنیم؟
- به او اطمینان بدهید: «میتوانی من را راضی کنی.»
- تلاشها و پیشرفتهایش را ببینید و به رسمیت بشناسید.
- گذشته را فراموش کنید: کودکان سریع تغییر میکنند؛ کاری که ماه پیش کردهاند، انگار کار کودک دیگری بوده، پس لازم نیست مدام یادآوری شود.
- روی «شدن» تمرکز کنید: به کودک بگویید، «تو و برادرت خیلی خوب توانستید برای عقب ماشین راه حلی پیدا کنید. داری در مذاکره و سازش بهتر میشوی.»
- مثال دیگر: «به شاگرد جدید کمک کردی با کامپیوتر کار کند. داری تبدیل میشوی به کسی که نیازها را میبیند و پا پیش میگذارد.»
زبان «شدن» بسیار مؤثر است، چون به کودک نشان میدهد: «گذشته مهم نیست، حتی اگر فردا هم اشتباه کنی، مهم نیست. همین حالا، همینجا، من نشانههای رشد و امید را در تو میبینم.»
این نگاه، یکی از زیباترین هدیهها برای یک کودک است: کمک میکند از اشتباه نترسد و همیشه فرصت یادگیری و رشد داشته باشد.